بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اگه یه بار عشقتو به پای یه کسی ریختی و نفهمید و گذاشت و رفت و تنهات گذاشت بار دیگه این اشتباهو نکن دوباره تنهات میزاره و میره ولی..... این بار دردش خیلی بیشتره!!
پرسیدند: دوستـــش داری؟؟؟ گفتم: همه ی زندگیــــمه! گفتند: دوســـــتت دارد؟؟؟ گفتم: تنها ســــــوال زندگیمه! ... و من عمریست منتظر پاسخ تنها سوال زندگیم هستم!!!
تازگی ها شب ها پتومو روی سرم میکشم می خوابم تا صدای گریمو کسی نشنوه. گریه ام بخاطر دوریش نیست بخاطر اینه که بهش بگم دوست دارم و دیگه هیچوقت نبینمش
چـــه خسته ام با این خــــزان تنهـــایی... بـــهار عـــمر من چــرا نمی آیی...؟!
خیلی وقت است، من عطر نمی زنم ابروهایم را بر نمی دارم... صورتم را اصلاح نمی کنم...و موهایم را مرتب نمیکنم!بگذار حداقل یک راه توجیح برای خودم بگذارم! شاید خیلی شیک تر و زیبـــاتر بـــود... از من !..
یه وقتایی یه جاهایی اسیر چنگ غمهایی همه هستن ولی انگار تو بی اندازه تنهایی یه وقتایی دلیلی نیست برای گریه کردنها دلت میگیره بدجوری از این دنیا و ادمها....
بعضی وقت ها از شدت دلتنگی گریه که هیــــــــــــچ... دلم میخواهد های های بمیــــــــــــــرم!!!
بازم غم حداقل هر شب تو خلوت دلم بهم سر میزنه دست گرمشو تو دستم میذاره که یه وقت گرمای دستم سرد نشه به امیدی که شاید تو برگردی و نگی دستات سرد شده
ببین اندام تنهاییم را ... که در لحظه های خاکستری نبودنت... در انتظار طلوع است... و باز هم سه نقطه های بی پایانِ من.
چقدر کم توقع شده ام ، نه آغوشت را می خواهم نه یک بوسه نه دیگر بودنت را ؛ همین که بیایی و از کنارم رد شوی کافیست ، مرا به آرامش می رساند حتی اصطحکاک سایه هایمان کافیست !
چقدر سخته گل آرزوهات رو تو باغچه یکی دیگه ببینی و روزی هزار بار تو خودت بشکنی و آروم زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک....
دنيايت را با دنيايم عوض ميكني؟ فقط چند ساعت... ميخواهم بدانم انكه تمام دنیاي من است در دنيايش چه سهمي دارم....
یه “دوستت دارم”هایی هم هست …میدونی دروغه ها … ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم ! عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
اینجا توی گرمای این غربت ، دلم تنگه اون روزای ترم تابستونیه که 10 دقیقه مونده بود برسم خونه زنگ میزدم که مامی دارم می میرم ، تو اون لیوان بزرگه برام شربت درست میکنی !
دلم تنگ دستانت شده است آن دستان پرغرورت که باسردی تمام مرارهاکردند ورفتند به دنبال دستان دیگری!
اگه یه بار عشقتو به پای یه کسی ریختی و نفهمید و گذاشت و رفت و تنهات گذاشت بار دیگه این اشتباهو نکن دوباره تنهات میزاره و میره ولی..... این بار دردش خیلی بیشتره!!
پرسیدند: دوستـــش داری؟؟؟ گفتم: همه ی زندگیــــمه! گفتند: دوســـــتت دارد؟؟؟ گفتم: تنها ســــــوال زندگیمه! ... و من عمریست منتظر پاسخ تنها سوال زندگیم هستم!!!
تازگی ها شب ها پتومو روی سرم میکشم می خوابم تا صدای گریمو کسی نشنوه. گریه ام بخاطر دوریش نیست بخاطر اینه که بهش بگم دوست دارم و دیگه هیچوقت نبینمش
چـــه خسته ام با این خــــزان تنهـــایی... بـــهار عـــمر من چــرا نمی آیی...؟!
خیلی وقت است، من عطر نمی زنم ابروهایم را بر نمی دارم... صورتم را اصلاح نمی کنم...و موهایم را مرتب نمیکنم!بگذار حداقل یک راه توجیح برای خودم بگذارم! شاید خیلی شیک تر و زیبـــاتر بـــود... از من !..
یه وقتایی یه جاهایی اسیر چنگ غمهایی همه هستن ولی انگار تو بی اندازه تنهایی یه وقتایی دلیلی نیست برای گریه کردنها دلت میگیره بدجوری از این دنیا و ادمها....
بعضی وقت ها از شدت دلتنگی گریه که هیــــــــــــچ... دلم میخواهد های های بمیــــــــــــــرم!!!
بازم غم حداقل هر شب تو خلوت دلم بهم سر میزنه دست گرمشو تو دستم میذاره که یه وقت گرمای دستم سرد نشه به امیدی که شاید تو برگردی و نگی دستات سرد شده
ببین اندام تنهاییم را ... که در لحظه های خاکستری نبودنت... در انتظار طلوع است... و باز هم سه نقطه های بی پایانِ من.
چقدر کم توقع شده ام ، نه آغوشت را می خواهم نه یک بوسه نه دیگر بودنت را ؛ همین که بیایی و از کنارم رد شوی کافیست ، مرا به آرامش می رساند حتی اصطحکاک سایه هایمان کافیست !
چقدر سخته گل آرزوهات رو تو باغچه یکی دیگه ببینی و روزی هزار بار تو خودت بشکنی و آروم زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک....
دنيايت را با دنيايم عوض ميكني؟ فقط چند ساعت... ميخواهم بدانم انكه تمام دنیاي من است در دنيايش چه سهمي دارم....
یه “دوستت دارم”هایی هم هست …میدونی دروغه ها … ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم ! عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
اینجا توی گرمای این غربت ، دلم تنگه اون روزای ترم تابستونیه که 10 دقیقه مونده بود برسم خونه زنگ میزدم که مامی دارم می میرم ، تو اون لیوان بزرگه برام شربت درست میکنی !
دلم تنگ دستانت شده است آن دستان پرغرورت که باسردی تمام مرارهاکردند ورفتند به دنبال دستان دیگری!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}